🔹عنوان کتاب:
“هنر شفافاندیشیدن”
🔹نوشتهٔ: “رولف دوبلی”
🔹برگردان:
“عادل فردوسیپور و همکاران”
🔹نشر”چشمه”، چاپ بیستوهشتم
« زلزله در سوماترا، سانحهٔ هوایی در روسیه، مردی که سیسال دخترش را در زیرزمین زندانی کرد، جدایی “هایدیکلام” از “سیل”، حقوقهای بالا در بانکهای آمریکا، حمله در پاکستان، استعفای رئیسجمهور مالی، رکورد جدید جهانی در پرتاب وزنه.
آیا واقعا نیازی هست همهٔ این چیزها را بدانی؟
ما به طرز اعجابآوری بمباران اطلاعاتی میشویم، اما به طرز اعجابآوری کم میدانیم! چرا؟
چون دو قرن پیش، قالب مسمومی از اطلاعات را تحت عنوان “اخبار” خلق کردیم.
اخبار برای ذهن به مثابهٔ قند است برای بدن: اشتهاآور، آسانهضم و در درازمدت بسیار مخرب.
سه سال قبل، تجربهای را شروع کردم: ممنوعیت خواندن و شنیدن اخبار.
…مدام میترسیدم چیزی را از دست بدهم! اما بعد از مدتی جهانبینی تازهای داشتم. نتیجهاش بعد از سه سال: افکار صریحتر، دید ارزشمندتر، تصمیمات بهتر و زمان بسیار بیشتر.
و بهترین نکته: هیچچیز مهمی را از دست ندادم.
شبکهٔ اجتماعی من فیسبوک نبود، که شبکهای در جهان واقعی و متشکل از خویشاوندان و آشنایان است و به عنوان فیلتر خبری برایم کار میکند و مرا در چرخه نگه میدارد.
… در دوازده ماه گذشته، احتمالا حدود ده هزار خبر کوتاه به تو رسیده، شاید روزی سیخبر!
با خودت صادق باش. یکی از آنها را نام ببر؛ فقط یکی که به تو کمک کرده تصمیم بهتری بگیری -برای زندگی یا کار یا شغلت- و مقایسهاش کن با شرایطی که این خبر را نمیدانستی!
از میان کسانی که ازشان پرسیدم، هیچکس نتوانست به بیش از دو خبر مفید اشاره کند، آن هم از بین دههزار خبر!
سازمانهای خبری تأکید میکنند اطلاعاتشان به شما مزیت رقابتی میدهد!
… اگر اخبار به پیشرفت مردم کمک میکرد، خبرنگاران باید در رأس هرم درآمدی قرار میگرفتند، درحالی که آنها چنین وضعیتی ندارند.
…پیشبینی میکنم توجه نکردن به اخبار به اندازهٔ کنار گذاشتن هریک از نودوهشت خطای گفتهشده در صفحات این کتاب به نفعت خواهد بود.
این عادت را کاملا کنار بگذار و به جای آن، مقالات و کتابهای مطرح را بخوان.
بله، هیچ چیزی رقیب کتاب در شناخت جهان نمیشود.»